عسلعسل، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 19 روز سن داره

عسل بانو.شیرین بانو

عسل زرنگ مامان

1391/4/6 0:37
نویسنده : مامان شراره
601 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دوستان خوب عسلي.خوبيد خوشيد؟

اينروزاي عسل همش با خرابكاري وشلوغي و... ميگذره.

يه مدتيه خيلي ماماني رو اذيت ميكنه.چشماصلا دوست نداره غذا بخورهناراحت پيش دكتر هم بردمش.نظرش اينه كه ولش كنم وهروقت خودش ميلش كشيد غذا بخوره.ديگه نميدونم چيكارش كنم.البته ناگفته نمونه كه يكماهي ميشه كه جاي دندوناي اسيابش هم بشدت ورم كرده.فكر كنم بخاطر اونم باشه.درهرصورت فردا هم ميبرمش پيش يه دكتر خوب.تا ببينم براش شربت تقويتي چيزي مينويسه يا نه.

برا عكس گرفتن هم دختر بدي شده.ونميذاره ازش عكس بگيريم.وبه محض اينكه دوربين رو دست ما ميبينه جيغ ميكشه و دوربين رو ميخواد.آخيكي از دلايل اينكه كمترازش عكس ميذارم همينه.

حالا بريم سراغ عكسهاش:مژه

عسل وكارخونه وكمك به مامانيشزبان

كي تا حالا دختر به اين زرنگي ديده؟لبخند

داره برا خونه خريد ميكنهخیال باطل

اينم مدلهايي كه خواهرش براش درست ميكنه با بستن اين مدل روسري

قربون اخمت بشم.ماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

تینا
6 تیر 91 5:17
ای جونم! از همیشه خوشگل تر و نازتر... اسفند یادت نره. مخصوصا با اون کار خونه انجام دادنش. موش موشک!


قربونت برم تينا جون.لطف داري عزيزم
زهرا از نی نی وبلاگ213
6 تیر 91 13:29
شبيه ابر باشيد!؟ روزی شیوانا از کنار مزرعه ایی می گذشت. زن و مرد جوانی را دید که به زحمت در حال کشت و زرع هستند. مرد به محض دیدن شیوانا به سوی او دوید و در حالی که زنش او را همراهی می کرد، هراسان گفت: " استاد! تمام امید من و خانواده ام به نتیجه این کشت و زرع است. اگر آفتی بیاید یا اتفاق ناگواری بیفتد شاید تا چند ماه آینده تمام چیزی را که داریم از دست بدهیم و به فقر و تنگدستی بیفتیم. ما را راهنمایی کن تا از این نگرانی بیرون بیاییم." شیوانا نگاهی به زن و مرد جوان ا نداخت و گفت:" خالق هستی مزرعه را در اختیار شما قرار داده است و شما هم از زحمت و تلاش چیزی کم نگذاشته اید. پس دلیلی نیست که نسبت به کسی که دست روی دست گذاشته عقب بمانید. اما با این وجود در کنار این کار به پرورش دام و طیور هم مشغول شوید و در اوقات فراغت یک کار فنی مثل فرش بافی برای خود دست و پا کنید!در این صورت احتمال شکست و تنگدستی شما کمتر می- شود! اما در هر صورت پیشنهاد می کنم با نیت خالص و پاک کارتان را انجام دهيد و مانند ابرشناور شوید و بگذاريد نتایج خودشان همدیگر را پیدا کنند و گرد هم آیند. شما شبیه ابر باشید. برای ابر چه فقر می کند که باد از کدام جهت می وزد. او در آسمان رویایی خودش شناور است. شما هم مادامی که خود را در آسمان توکل و اعتماد به خالق هستی شناور ساخته اید، نگران هیچ تندبادی نباشید!"
مهسا مامان مرسانا
6 تیر 91 18:36
سلام خانوم گل

حتما مال دندونهاشه.....اب جونم.....ان شاالله به راحتی در بیاد

خدایی این بچه ها خیلی گناه دارن با این دندون درآوردنشون

جیگر این خانوم رو برم من که تو کارهای خونه کمک میکنه

چه روسری هم بهش میاد سفید برفی خاله است دیگه

بوس بوس


مرسي مهسا جونم
متین مامی ایلیا
9 تیر 91 1:22
شراره جون ما که دخمل به این زرنگی ندیدیم والا
اخه خاله نمیگی من هوس میکنم بیام گازت بگیرم و بخورمت هااااااااااااااااااااان؟


دخترم زرنگه ديگه
قربونت برم خاله متين جون
نرگس
11 تیر 91 8:03
سلام عزیزم
دقیقاً این کوچولو مثل هم رفتا می کنن و پدر آدمو در میارن
دلم واستون تنگ شده بود


ممنونم نرگس جونم.
نسترن(مامان نیروانا)
14 تیر 91 9:55
وای عزیزم...دلم ضف رفت با این عکسایی که از دخمل خونه دارت میذاری...خیلی دوست دارم شیرین شیرین


متشكرم نسترن جونم
مامان آرتین
18 تیر 91 16:02
آخی نازی قربون دختر گلمون برم با کمک کردنش به مامانی
مامانی اصلا نگران بی اشتهایی نباش همه اینها مقطعی هستن


اميدوارم خاله جون
متین مامی ایلیا
19 تیر 91 12:33
سلام شراره جون ، رمز و برات تلگراف کردم عزیزم بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
زهرا از نی نی وبلاگ213
25 تیر 91 9:29
سلام ما دو تا پست جدید گذاشتیم + عکس نی نی کوچولومون که تازه دنیا اومده تشریف بیارید
زهرا از نی نی وبلاگ213
25 تیر 91 9:30
بوس برای عسل بانوی شیرین خودم هزار ماشالا


مرسي گلم.قدم نورسيده مبارك
مامان فرزانه
28 تیر 91 20:54
سلام خوبی شراره خانم همگی خوب هستین ممنون که سر زدین راستش عکسای عسل جون خیلی دیر باز میشه اگه ممکنه یکم از حجمش کم کنید
متین مامی ایلیا
29 تیر 91 23:50
سلام شراره جوووووووووووووووووووووون خوبی دوستم؟ چرا کم پیدا شدی؟ دیر به دیر مینویسی؟ دلم تنگ شد