عسل وخونه جدیدش
عزیز دلم منو ببخش که ایندفعه دیر اومدم تا وبلاگتو اپدیت کنم.اخه یه کم سرم شلوغ بود ودرضمن مامانی معصوم وبابا جان ودایی وزن دایی وپسرگلشون پژمان مهمونمون بودن وبراهمین من نتونستم بیام وعکسهای جدیدتو بذارم.گل خوشگل کلی با پژمان دوست شده بودی وهمش دوست داشتی باهات بازی کنه.بابایی هم برات یه چادر خوشگل خریده که همه اسباب بازیهاتو توش گذاشتیم وفقط دلت میخواست یا صنم یا پژمان بیان تو چادرت وباهات بازی کنن
اینهفته مامانت کلی هم هنرمند شدهوبرا سال ٩١ تقویم دیواری که عکس خوشگل خودت روشه رو درست کردم وبه فامیلها ودوستان یه دونه تقویم بعنوان عیدی هدیه میکنیم. میخواستم تقویمهایی رو که درست کردم اینجا بذارم ولی نمیدونم چرا اپلود نمیشن.ولی به محض اینکه درست شد حتما تقویمهاروهم میذارم
حالا بریم سراغ عکسهای خوشگلت
بازم عکس حمام رفتنت که عکسهارو بابا جان(بابا بزرگت) گرفتن
عسل وخونه جدیدش